عریان و پوست کنده - از هر دهن سخنی

عکس ها٬ کلیپ ها و مطالب پوست کنده از سرتا سر جهان

عریان و پوست کنده - از هر دهن سخنی

عکس ها٬ کلیپ ها و مطالب پوست کنده از سرتا سر جهان

به بهانه زادروز چارلی چاپلین

 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


سر چارلز اسپنسر چاپلین (Sir Charles Spencer Chaplin) در 16 آوریل سال 1889 (122 سال پیش) در لندن به دنیا آمد. چارلی مهمترین و تاثیرگذارترین شاگرد مک سنت و فرزند یک نمایشگر تالارهای محلی موسیقی انگلیسی به نام جرالدین چاپلین بود. والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ شهر لندن بودند و هر دو بازیگر و آوازه‌خوان، اما پیش از آنکه وی 3 ساله شود از هم جدا شدند.

ادامه مطلب ...

لیست کتاب های صوتی

بدلیل نایاب شدن یه سری کتابهای مفید بخشی از اونها در لیست زیر آورده شده. سال ها قبل کتاب های صوتی با استفاده از دستگاه های ضبط و پخش با انگیزه استفاده نابینایان تولید می شد اما درچند سال اخیر صوتی شدن کتاب ها یکی از بهترین راهکارهای مطالعه برای کسانیه که در شتاب این روزها فرصت کتاب خواندن رو ندارن.

ادامه مطلب ...

سیزده نکته برای زندگی



از گابریل گارسیا مارکز، نویسنده معروف کلمبیایی و برنده جایزه نوبل در ادبیات

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ادامه مطلب ...

ندای درون من ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

در لحظه شادی، پروردگارت را ستایش کن.

حمد و سپاس مخصوص اوست و هیچکس و هیچ چیز در مرتبه او شایسته ثنا نیست.


در لحظه سختی، فقط از خداوند کمک بخواه.

او بهترین فریادرس است و همیشه با تو و در کنار توست.

همانگونه که وقتی موسی(ع) را برای رهایی مردم از بردگی فرستاد، یا هنگامی که اسحاق، سرزمین موعود را به خاطر گرسنگی و قحطی ترک کرد به ایشان فرمود : من با شما هستم.

ادامه مطلب ...

من نگفتم که تو حاکم نشوی گفتم آدم نشوی جان پدر

پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر


حیف از آن عمر که ای بی سروپا
در پی تربیتت کردم سر


دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر


رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر


عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر


چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر


پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر


پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر


گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر


پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در


«من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر»


جامی

مشاعره زیبای ناهید نوری و نادر حیدری

مشاعره زیبای ناهید نوری و نادر حیدری

درادامه بخوانید...

ادامه مطلب ...