بشر پر حرف ترین موجود روی زمین است. این آمار را اخیرا از سوی پزشکان روسیه منتشر شده.
این محققان حد متوسط عمر بشر را هفتاد سال گرفته اند که در این مدت انسان 13 سال حرف می زند، 6 سال غذا می خورد و 23 سال نیز می خوابد.
هر نفر به طور متوسط صدها تن غذا می خورد. اگر وزن افراد را 75 تا 80 کیلو گرم بگیریم باید گفت هر فرد در عمر خود 1250 تا 1335 برابر وزنش غذا می خورد. در مدت یک روز یا 24 ساعت 1000 لیتر هوا تنفس می کند وقلبش در هر 1 دقیقه 80 تا 100 بار می زند. با این شرایط قلب انسان در طول زندگیش دو میلیارد و58 میلیون بار بدون وقفه واغلب بدون کوچکترین مشکلی می زند.
انسان تنها موجودی است که راست قامت است و روی دو پا راه می رود ودر طول روز به طور متوسط 20 هزار قدم بر می دارد یعنی 7 میلیون قدم در سال. در 70 سالگی تعداد این قدمها به 500 میلیون می رسد یعنی 500 هزار کیلومتر راه رفته. با این محاسبات می توان نتیجه گرفت که هر فرد در طول زندگیش می تواند 9 بار کره ی زمین را دور بزند و با پای پیاده به کره ی ماه برود با توجه به اینکه فاصله زمین تا ماه 390 هزار کیلومتر است .....
بدن انسان به وسیله ی پوشش شگفت انگیزی محافظت می شود. این پوشش پوست بدن است که در هر ساعت 30 میلیون میکروب روی آن می نشیند و 29 میلیون آن کشته می شود و پس از 2 ساعت از این 30 میلیون فقط 7 هزار تای آن باقی می ماند.
در بدن انسان بین 2 تا 4 میلیون نقطه ی درد و جود دارد که حساسیت آن نسبت به موقعیت پوست بدن فرق دارد. بدن انسان قدرت مقاومت شگفت انگیزی دارد و می تواند گرمای 44 تا 45 درجه را تحمل کند و حتی اگر به تدریج گرم شود در فضای خشک می تواند 150 تا 160 درجه حرارت را تحمل کند و بالاترین میزان برودت که بدن قادر به ایستادگی در برابر آن است 27 درجه زیر صفر است.
انسان می تواند 52 روز تنها با خوردن آب زنده بماند. حساسترین عضو بدن چشم است که می تواند 10 هزار رنگ را تشخیص دهد وبالاخره اینکه نوزادان تا 8 ماهگی دنیا را سیاه وسفید می بینند
این هم سری از عکس های کودکان افغانی در اسلام آباد در حال استفاده از لپ تاپ های ایکس او.... برای دیدن سایر عکس های این کودکان و سایر کودکان دیگر به آدرس وبلاگ رسمی او ایل پی سی بزبان دری (فارسی) بروید.
و همچنان برای دیدن آلبوم این عکس ها به آدرس گوگلی ما تشریف ببرید.
این عکسی است که فضاپیمای وویجر از زمین گرفته است. عکسی که زمین را در فضای بیکران نشان می دهد. کارل ساگان فضانورد آمریکایی کتابی با همین عنوان نوشته است. در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
دوباره به این نقطه نگاه کنید. همین جاست. خانه اینجاست. ما اینجاییم. تمام کسانی که دوستشان دارید٬ تمام کسانی که می شناسید٬ تمام کسانی که تابحال چیزی در موردشان شنیده اید٬ تمام کسانی که وجود داشته اند٬ زندگی شان را در اینجا سپری کرده اند. برآیند تمام خوشی ها و رنج های ما در همین نقطه جمع شده است. هزاران مذهب٬ ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بوده اند٬ تمامی شکارچیان و صیادان٬ تمامی قهرمانان و بزدلان٬ تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن٬ تمامی پادشاهان و رعایا٬ تمامی زوج های جوان عاشق٬ تمامی پدران و مادران٬ کودکان امیدوار٬ مخترعان و مکتشفان٬ تمامی معلمان اخلاق٬ تمامی سیاستمداران فاسد٬ تمامی ?ابرستاره ها?٬ تمامی رهبران کبیر٬ تمامی قدیسان و گناهکاران در تاریخِ گونه ما٬ آنجا زیسته اند٬ در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است. زمین ذره ای خرد در مقابل عظمت جهان است. به رودهای خون که توسط امپراطوران و ژنرال ها بر زمین جاری شده٬ البته با عظمت و فاتحانه٬ بیاندیشید. این خونریزان٬ اربابان لحظاتی از قسمت کوچکی از این نقطه بوده اند. به بی رحمی های بی پایانی که ساکنان گوشه ای از این نقطه٬ توسط ساکنان گوشه دیگر (که از این فاصله نمیتوان آنها را از هم بازشناخت) متحمل شده اند بیاندیشید٬ چقدر اینان به کشتن یکریگر مشتاقند٬ چقدر با حرارت از یکدیگر متنفرند. تمامی شکوه و جلال ما٬ تمامی حس خود مهم بینی بی پایان ما٬ توهم اینکه ما دارای موقعیتی ممتاز در پهنه گیتی هستیم٬ به واسطه این عکس به چالش کشیده می شود. سیاره ما لکه ای گم شده در تاریکی کهکشانهاست. در این تیرگی و عظمت بی پایان٬ هیچ نشانه ای از اینکه کمکی از جایی میرسد تا ما را از شر خودمان در امان نگاه دارد٬ دیده نمی شود.
زمین تنها جای شناخته شده است که قابلیت زیست دارد. هیچ جایی نیست٬ حداقل در آینده نزدیک که گونه بشر بتواند به آنجا مهاجرت کند. مشاهدات٬ بله٬ استقرار٬ هنوز نه. خوشتان بیاید یا نه٬ زمین تنها جایی است که می توانیم روی پای مان بایستیم. گفته شده که فضانوردی تجربه ای است شخصیت ساز که فرد را فروتن می سازد. شاید هیچ تصویری بهتر از این٬ غرور ابلهانه و نابخردانه نوع بشر را در دنیای کوچکش به نمایش نگذارد. برای من٬ این تصویر تاکیدی است بر مسئولیت ما در جهت برخورد مهربانانه تر ما با یکدیگر٬ و سعی در گرامی داشتن و حفظ کردن این نقطه آبی کمرنگ٬ تنها خانه ای که تاکنون شناخته ایم.
گفتوگو با دکتر علیاکبر افراسیابپور
کشتی نوح در ایران پیدا شد
قبر حضرت نوح در زاگرس است
ابیالفداء متوفی 732 در کتاب تقویم البلدان چاپ پاریس صفحه 417 یادآور میشود: "نهاوند شهری از سرزمین کوهستان است که نوح آن را بنا کرده است."
زکریا قزوینی در سال 674 قمری در کتاب آثار البلاء صفحه 545 مینویسد: "نهاوند از بناهای نوح نبی(ع) است. اصلش نوح آوند بوده است" در کتاب مجملالتواریخ تالیف سال 530 قمری صفحه 186 میخوانیم:
"نوح پیغامبر شهر را بنا کرد به نام خویش "نوح آوند" و آن نهاوند است.
ابن اثیر در جلد سوم کتاب خود صفحه 335 میآورد:
"نهاوند شهری است از بلاد جبل گویند آن را نوح بنا کرده است" در کتاب عجایبالمخلوقات (سال 555 ق)که اروپاییها آن را قبول دارند. در جلد 3 صفحه 275 آمده است: "نهاوند شهری قدیم است که آن را نوح بنا کرد. آن را نوح آوند گویند."
خلف تبریزی در سال 1062 در کتاب برهان قاطع صفحه 1173 مینویسد: "نهاوند: نوح(ع) بانی آن شهر بوده وآن را نوحآوند میگفتهاند یعنی
"نوح تخت" و "نوح مسند". پایتخت نوح بوده و آوند به معنی تخت و مسند هم آمده است و به کثرت استعمال نهاوند شده است."
میبینید که وجود قبر نوح و آرام گرفتن کشتی این پیامبر در ایران نه تنها حرفی امروزی نیست بلکه سخنی تاریخی است و مانند این جملات در کتابهای زیاد دیگری نیز آمده که شرح آن در این گفتو گو نمیگنجد.
سال 79 نسخهای از مقاله را برای بنیاد نوحشناسی آمریکا فرستادم چون در داخل کشور کسی به این موضوع اهمیت نداد.
پس از اینکه مقاله را به آمریکاییها دادم گروهی سهنفره برای بررسی موضوع به ایران آمدند. با یکی از آنها به منطقه رفتیم. از منطقه فیلمبرداری کردند. سنگهای عجیبی در منطقه پیدا کردیم؛ مانند حلقههای زنجیر و قبرهایی مربوط به دوران پیش از اسلام. به اتفاق با 15 تن از پیرمردهای اطراف که مصاحبه کردیم همگی آنها میگفتند نام این کوه سرکشتی است و اجداد ما گفتهاند قبر نوح اینجاست. جالب اینکه تا 80 کیلومتر آن سوتر از منطقه افراد بومی همین نکته را نیز میگفتند.
به غیر از آمریکاییها گروهی دیگر از منطقه بازدید داشتهاند؟
بله، چند ماه بعد از بازدید آمریکاییها یک گروه انگلیسی از منطقه بازدید کرد.
شما به آنها اطلاعدادید؟
نمیدانم چگونه متوجه شدند، اما ظاهرا با صرف هزینههای زیادی منطقه را مورد بازدید قرار دادند و قرار است طی ماههای آینده دوباره به نهاوند بروند.
ظاهرا کشورهای دیگری هم مدعی نوح هستند!
هماکنون شش کشور عراق، سوریه، ترکیه، آذربایجان، ایران و یمن مدعی هستند که کشتی نوح در آنجا آرام گرفته است. بدون هیچ تعصبی خدمتان میگویم که اسناد و مدارک ایران بسیار قویتر از سایر کشورها است.
اگرچه معتقدم اسناد و مدارک ایرانیها بسیار قویتر است اما باز تاکید میکنم کار علمی تعصببردار نیست و هر کس سند و دلایل ارائه دهد باید حرف او را پذیرفت و نباید فراموش کنیم درباره امور باستانی نمیتوان به قطعیت صحبت کرد.
منابعی که ارائه دادید عمدتا عربی بود، آیا منابع دیگری هم وجود دارد؟
یکی از جغرافیدانان به نام پاپلی یزدی در کتاب فرهنگ آبادیها صفحه 8 درباره کوه سرکشتی نوشته است: "سرکشتی محل به گل نشستن کشتی نوح است و در غرب منطقه دلفان رشته کوهی است مربوط به دوران اول و دوم. مرحوم حاجحیدر که کهنسالترین مرد قبیله بود درباره وجه تسمیه این کوه گفت: پس از فرو نشستن توفان نوح، کشتی نوح بر بالای این کوه به گل نشست و از حرکت باز ایستاد."
اهل حق که گروهی از درویشان قدیمی غرب ایران هستند برای گنبد "بابای بزرگ" (همان قبر نوح) احترام خاصی قائل هستند و قرنها است که به صورت کاروان از استانهای کردستان، کرمانشاه و لرستان به زیارت آن میروند.
هنری راولینسون دانشمند آشورشناس در سال 1838 نوشته است: در 25ماه مه به کوه زیبای "چهل نابالغان" رسیدیم که از طرف غرب به یک سلسله کوه مرتفع به نام سرکشتی میرسد. لر, ها معتقدند کشتی نوح پس از توفان در آن جا به گل نشسته است."
ادعای اینکه قبر نوح در ایران است از لحاظ اقتصادی چه چیزی در بر دارد؟
شما توجه کنید پس از مطرح شدن این فرضیه چند گروه باستانشناس معتبر پای به کشورمان گذاشتهاند. جای تعجب است چنین موضوع مهمی برای برخی از مسوولان اصلا جالب نبوده ! اما کشورهای دیگر که خدمتتان گفتم: با وجود اینکه اسناد و مدارک ضعیفتری دارند با استفاده از تبلیغات فراوان و حمایت دولتهایشان، توانستهاند توریستهای زیادی را جمع کنند.
آرام شدن توفان نوح در ایران را از چه جنبههایی بررسی کردید؟
از سه جنبه علمی و تاریخی، اسطورهای و داستانی و دینی و مذهبی این توفان را بررسی کردهام. از هر سه جنبه میتوان ثابت کرد هزاران سال پیش توفانی رخ داده است.
همه فرهنگها به نوعی داستان نوح را شنیدهاند و آن را باور دارند. سال 1891 پژوهشگری به نام "اندری" ماجرای توفان نوح را با روایتهای مختلف گردآوری کرده است. 68 روایت محلی، 13 روایت در آسیا، 4 روایت در اروپا، 5 روایت در آفریقا.
ویلکاکس یکی از باستانشناسانی است که در منطقه بینالنهرین پژوهشی انجام داده و فرضیهای را عنوان میکند که براساس آن طغیان رود فرات منشا توفان نوح بوده است. آب بالا آمده و کوهستان زاگرس را فراگرفته و زاگرس همچون سدی جلوی این آب ایستاده است.
توفان نوح چند سال پیش رخ داده است؟
نمیتوان در مورد وقوع این توفان عدد داد اما اگر بخواهیم حدودی سال وقوع توفان نوح را بگوییم میتوان گفت حدود 4هزار سال پیش این توفان رخ داده است.
چگونگی وقوع این توفان مشخص نیست؟
تورات معتقد است توفان 350سال طول کشید. قرآن در چهار سوره هود، نوح، مومنون و اعراف در خصوص توفان نوح سخن به میان آورده اما هیچ اشارهای به سال نمیکند.
گفتید که دو قبر را در بالای کوه سرکشتی پیدا کردهاید. یکی از آنها قبر نوح است و قبر دوم مربوط به کیست؟
حدس میزنم یکی از نزدیکان نوح باشد ضمن اینکه بعید هم نیست قبر حضرت آدم در آن جا باشد.
به اطلاع خوانندگان محترم میرسانیم اصل مقاله جناب آقای دکتر افراسیابپور در دفتر روزنامه دنیای اقتصاد جهت ارائه به هموطنان موجود است.