کابینه کشور جمهوری مالدیو که از نزدیک به 1200 جزیره کوچک در اقیانوس هند تشکیل شده و یکی از جاذبه های توریستی در جنوب شرق آسیا به شمار می رود اقدامی بدیع را جهت دادن هشدار درباره تبعات جدی تغییر شرایط آب و هوایی در کره زمین انجام دادند.
اعضاء کابینه این کشور با برگزاری جلسه ای در زیر آب سعی کردند نشان دهند که کشورشان و جهان با چه چشم اندازی روبرو است.
این کشور که ارتفاعی کم نسبت به سطح دریا دارد با این خطر فرو رفتن به زیر آب به واسطه بالا آمدن سطح آب های آزاد مواجه است.
از این رو محمد نشید رئیس جمهور مالدیو که اخیرا به یکی از پرچمداران مقابله با تبعات تغییر شرایط آب و هوایی کره زمین بدل شده، با فراهم کردن مقدمات برگزاری این جلسه در آستانه اجلاس کپنهاگ برای چاره اندیشی برای مقابله با تبعات گرم شدن کره زمین و جلوگیری از تشدید این تبعات، تلاش کرد تا به جهان نشان دهد که مسئله تا چه حد جدی است.
محمد عثمان، یک مقام محلی در جزیره-روستای تولهادو در شمال شرق مالدیو، مکان قایقی را نشان می دهد که تنها چند ماه قبل و پیش از بالا آمدن سطح آب، لبه ساحل در آنجا قرار داشت.
ادامه مطلب ...این هواپیما از نوع ( Boeing 747-200 series ) می باشد .بوئینگ ۷۴۷ دارای 4 موتور است و تا حداکثر سرعت 981km/h طی مسیر می کند . وزن خالی آن ۱۷۴٬۰۰۰ کیلوگرم و توانایی تحمل وزن ۳۷۷٬۸۴۰ کیلوگرم در هنگام بلند شدن را دارا است. فاصله دو سر بالها ۶۴/۵۹ متر، مساحت سطح بالها ۵۱۱ مترمربع، طول هواپیما ۶۶/۷۰ متر و ارتفاع آن ۳۳/۱۹ متر و قابلیت جابجایی ۳۶۶ مسافر در سه کلاس پروازی ، ۴۵۲ مسافر در دو کلاس پروازی و حداکثر ۵۵۰ مسافر را دارد.
این روزها توریسم
فضایی رونق یافته و میلیاردرهای جهان که
در عین حال از جرات و جسارت برخوردار
باشند برای سفربه فضا سر و دست شکسته و با
گذراندن تمرین های دشوار و قرار گرفتن در
لیست انتظار امید سفر به فضا را دارند.
توریسم فضایی بین 20 تا 30 میلیون دلار
برای فردی که مایل به سفر به فضا بوده و
دوست دارد زمین را از فضا وازمدار آن
تماشا کند ، هزینه در بردارد. پرداخت چنین
مبلغ هنگفتی برای تماشای کره زمین از
پنجره یک سفینه فضایی فقط برای افراد
اندکی با ثروت های نجومی امکان پذیر است.
سفری کوتاه و رایگان برای مشاهده مناظر
زمین از فضا . 3 آذر 88 . منبع : ناسا.
گزارش : بهرام افتخاری.
تصویر دریاچه
نایواشا درکنیا در فاصله 90 کیلومتری
شمال شرق نایروبی پایتخت این کشور که
در پیرامون آن بزرگترین مراکز تولید
گل جهان قرار دارد.
لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو "شام آخر" دچار مشکل بزرگی شد: می بایست "نیکی" را به شکل عیسی" و "بدی" را به شکل "یهودا" یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدلهای آرمانیاش را پیدا کند.
روزی در یک مراسم همسرایی, تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرحهایی برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود.
کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند. نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شکسته و ژنده پوش مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند , چون دیگر فرصتی بری طرح برداشتن از او نداشت. گدا را که درست نمی فهمید چه خبر است به کلیسا آوردند، دستیاران سرپا نگهاش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد.
وقتی کارش تمام شد گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید، و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: "من این تابلو را قبلاً دیده ام!" داوینچی شگفت زده پرسید: کی؟! گدا گفت: سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه همسرایی آواز می خواندم , زندگی پر از رویایی داشتم، هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی بشوم!
"می توان گفت: نیکی و بدی یک چهره دارند ؛ همه چیز به این بسته است که هر کدام کی سر راه انسان قرار بگیرند."
پائولو کوئیلو
زنی با لباسهای کهنه و نگاهی مغموم، وارد خواروبار فروشی محل شد و با فروتنی از فروشنده خواست کمی خواروبار به او بدهد.
وی گفت که شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند، کودکانش هم بیغذا ماندهاند.
فروشنده به او بیاعتنایی کرد و حتی تصمیم گرفت بیرونش کند. زن نیازمند باز هم اصرار کرد. فروشنده گفت نسیه نمیدهد.
مشتری دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفت و گوی آن دو را میشنید به فروشنده گفت: ببین خانم چه میخواهد خرید او با من.
فروشنده با اکراه گفت: لازم نیست، خودم میدهم!
- فهرست خریدت کجاست؟ آن را بگذار روی ترازو، به اندازه وزنش هر چه خواستی ببر !
زن لحظهای درنگ کرد و با خجالت، تکه کاغذی از کیفش درآورد و چیزی روی آن نوشت و آن را روی کفه ترازو گذاشت.
همه با تعجب دیدند که کفه ترازو پایین رفت.
خواروبار فروش باورش نمیشد اما از سرناباوری، به گذاشتن کالا روی ترازو مشغول شد تا آنکه کفهها با هم برابر شدند.
در این وقت؛ فروشنده با تعجب و دلخوری، تکه کاغذ را برداشت تا ببیند روی آن چه نوشته است.
روی کاغذ خبری از فهرست خرید نبود، بلکه دعای زن بود که نوشته بود:
ای خدای عزیزم! تو از نیاز من باخبری، خودت آن را برآورده کن.
فروشنده با حیرت کالاها را به زن داد و در جای خود مات و مبهوت نشست.
زن خداحافظی کرد و رفت و با خود اندیشید:
فقط خداست که میداند وزن دعای پاک و خالص چقدر است...
برگرفته از نشریه بشری: اولین نشریه ویژه کم بینایان و نابینایان
در اوایل قرن بیستم
شهرهایی مانند استانبول، رم، پاریس یا
تورنتو چگونه بودهاند. همواره دانشمندان
آرزو دارند تا بتوانند دستگاهی مانند
ماشین زمان ساخته و به گذشته یا آینده سفر
کنند. ده تصویر برگزیده از شهرهای مهم
جهان در اوایل قرن بیستم. سفری به گذشته.
سفر خود را از
سوئد آغاز میکنیم. تصویری از بندر
هلسینگبورگ در حوالی سال 1897 میلادی.
احتمالا نام این کشتی بخاری کپنهاگن
بوده است.
ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.
ادامه مطلب ...