عریان و پوست کنده - از هر دهن سخنی

عکس ها٬ کلیپ ها و مطالب پوست کنده از سرتا سر جهان

عریان و پوست کنده - از هر دهن سخنی

عکس ها٬ کلیپ ها و مطالب پوست کنده از سرتا سر جهان

جستجوی آنلاین و رایگان در دیوان شعرای فارسی

جستجوی آنلاین و رایگان در دیوان شعرای فارسی

یک موتو جستجوی فارسی با امکان جستجو در قرآن، حافظ، مولوی، سعدی، شاهنامه فردوسی و ...

بدین ترتیب که قسمتی از شعر یا نثر مورد نظر را وارد می‌نمایید و نتیجه را به دلخواه در دیوان انتخابی مشاهده می‌نمایید.

8 نکته برای یک زندگی بیست


‌1) صبح ها که از خواب بیدار می شوید، دستگاه عیب سنج و ایرادگیر وجودتان را از کار بیندازید. قول می دهم؛ خورشید درخشان تر، پرنده ها خوش آوازتر، مردم مهربان تر و حتی کسب و کار پربرکت تر خواهد شد.


2) در معادلات زندگی هیچ گاه از علامت منفی استفاده نکنید، به خاطر داشته باشید که تفکر منفی از آن چنان قدرتی برخوردار است که می تواند با قرار گرفتن در پشت یک معادله بزرگ زندگی، همه علامت های مثبت آن را تغییر داده و مانند خود منفی بسازد.


3) هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید، گاهی اوقات غرور بی جا سبب می شود که حتی همسران خوب توجهی به گسستگی ریسمان بین خود ننمایند. مطمئن باشید گره زدن به خاطر کمتر نمودن طول طناب، نزدیکی را بیشتر می کند.


4) آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند، کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند.


5) سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید، قلبی که مقابل گرم و سرد حوادث و ضربه های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود.


6) دل تان را تبدیل به اقیانوس آرام نمایید نه یک مرداب ناچیز. فکر نمی کنید حتی تصور اقیانوس هم احساسی از عظمت و پهناوری را در دل ایجاد کند؟ آنها که دل هایشان مرداب است با کوچک ترین حادثه ای به تلاطم می افتد، برعکس کسانی که شدیدترین گرداب ها و جریان های حوادث هم آرامش شان را بر هم نخواهد زد.


7) تجربه های تلخ و شیرین زندگی را درس فهمیدنی بدانید و نه حفظ کردنی، چرا که مطالب حفظ شده پس از مدت زمانی پاک می شوند.


8) مصمم باشیم تا با استفاده از پاک کننده هایی همچون دعا و نیایش روزتان را آغاز کنید.

گربه های مهربان


جام جم آنلاین: پلیس در شهر «مسیونیس» آرژانتین پسر بچه یک ساله ای را در در جمع چندین گربه ولگرد که ته مانده غذای خود را با او قسمت کردند و او را گرم نگه داشتند ، پیدا کرد.

 به گزارش دیلی تلگراف ، این پسر بچه یک ساله که روزها بود گم شده بود توسط یک افسر پلیس در حالی پیدا شد که در کف یک جوی فاضلاب افتاده بود و جمعی از گربه های ولگرد او را لیس می زدند و او را گرم نگه داشته بودند.

اطراف این پسر بچه مقداری پس مانده غذا بود که گربه ها برایش جمع کرده بودند.
به گفته این افسر پلیس او وقتی به این بچه نزدیک شدم و او را پیدا کردم گربه های اطرافش به من حمله کردند و نمی گذاشتند به او نزدیک شوم. گربه ها دور او جمع شده بودند و او را گرم می کردند. من حدس می زنم گربه ها کاملا متوجه شده بودند که این کودک نیاز به مراقبت دارد و باید از سرما حفظ شود.
به گفته پزشکان گرمای بدن گربه ها این کودک را از سرما و یخ زدگی نجات داده است ، سرمایی که می توانست او را بکشد.
پدر این کودک که یک بی خانمان است به پلیس گفت چند روز پیش کودکش ناگهان ناپدید شده بود و نتوانسته بود او را پیدا کند..

زمینه‌چینی اسراییل برای عقب‌نشینی


اگرچه اسرائیل در آغاز جنگ غزه، هدفش را «نابودی حماس» اعلام کرد، اما "شیمون پرز" در روز شانزدهم جنگ، در تغییر موضعی آشکار، گفت: هدف ما از ادامه حملات به غزه، فقط متوقف کردن موشک‌پرانی حماس است.
شبکه تلویزیونی ای.پی.تی.ان اعلام کرد، شیمون پرز در دیدار با فرانک اشتاین مایر وزیر امور خارجه آلمان گفته است: هدف اسرائیل صرفا توقف موشک‌پرانی حماس است.
پرز افزوده است: هدف ما پایان دادن به پرتاب موشکها به سمت اسرائیل و نیز اتخاذ تدابیری در جهت متوقف کردن ارسال موشک از ایران به غزه است.
اظهارات رئیس رژیم صهیونیستی در حالیست که در روزهای آغازین تهاجم اسرائیل به غزه، سران این رژیم آشکارا اعلام کرده بودند که هدف این عملیات فقط «نابودی کامل حماس» است و به کمتر از آن قانع نمی شوند.
ایهود اولمرت در روز دوم جنگ در یک کنفرانس خبری با اشاره به توان و قدرت ارتش اسرائیل گفته بود: هدف ما از این جنگ فلسطین نیست، هدف ما حماس است ما با مردم فلسطین دشمنی نداریم بلکه ما می خواهیم حماس را که گروهی تروریستی است نابود کنیم.
این درحالیست که در تمام عملیات های نظامی و جنگ ها ،همواره مبنای قضاوت، میزان موفقیت طرف های درگیر، دستیابی به «اهداف از پیش تعیین شده» است.
در جنگ 33 روزه لبنان نیز اسرائیل از ابتدای حمله، هدفش را آزاد کردن دوسرباز اسیر شده توسط حزب الله عنوان کرد، اما با توجه به اینکه این رژیم پس از یک جنگ 33 روزه نتوانست به هدف اعلامی خود دست یابد، نزد افکار عمومی جهان به ارتش شکست خورده مشهور شد.
در همین حال یک افسر بلندپایه رژیم صهیونیستی در روز هشتم جنگ غزه در گفت و گو با روزنامه اسرائیلی اورشلیم پست گفته بود: وقتی با مبارزان حماس در حال نبرد هستیم، صحنه های جنگ ۳۳ روزه و تصویر رزمندگان حزب الله دائما برای سربازان اسرائیلی تداعی می شود؛ آنها نگران این هستند که مبادا همان نتایج تلخ تکرار شود.
اما در حالیکه روز به روز از اظهارات داغ سران رژیم صهیونیستی درباره لزوم نابودی حماس کاسته می شود، روزنامه صهیونیستی "هاآرتص" روز پنجشنبه از قول ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی نوشت: اسرائیل به اهداف خود در حمله به غزه دست نیافته است.
هاآرتص همچنین در همین شماره خود از یک سند نظامی پرده برداشت که تردید مقامات نظامی اسرائیل در توانایی ارتش این رژیم در تغییر حکومت در نوار غزه را نشان می‌دهد.
این روزنامه نوشت: گفتگوهایی که افسران بلند‌پایه ارتش اسرائیل در دومین روز از عملیات نظامی در غزه داشتند، این واقعیت را آشکار می کند که تردیدهای جدی درباره تغییر حاکمیت حماس در غزه با استفاده از زور وجود دارد.
زیپی لیونی، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی هم روز جمعه گفته بود: تا زمانی که مبارزان فلسطینی زنده هستند و مادامی که حماس نفس می کشد، آنها پیروزند و ما شکست خورده.
"هیرش گودمان" تحلیلگر اسرائیلی نیز روز گذشته در تحلیلی درباره چشم انداز جنگ غزه نوشت: اگر چه فعلا افکار عمومی اسرائیل از این جنگ حمایت می کند، اما باید بدانیم که هر چه جلوتر می رویم، شهروندان اسرائیل از این جنگ احساس ناراحتی می کنند و ممکن است حتی بخواهند تا دولت به این جنگ پایان دهد و دیگر وارد مرحله سوم جنگ نشود.
وی افزوده است: هم اکنون کابینه اسرائیل هم به این نتیجه رسیده است که هر چه این جنگ طولانی تر شود حمایت مردمی از آن کمتر می شود، از این رو احتمال «تغییر در سیاست های حاکم بر این عملیات» وجود دارد.
گودمان افزوده است: هم اکنون اسرائیلی‌ها از آثار وحشتناک طولانی شدن این جنگ واهمه دارند و چاره ای جز «تغییر اهداف» ندارند.

 

اهداف پنهان اسرائیل در تهاجم به غزه



جنگ، همان ادامه‌ی سیاست است، منتها به شیوه‌ای دیگر.
کارل فون کلاوس‌ویتز

Der Krieg ist eine bloße Fortsetzung der Politik mit anderen Mitteln
 
Carl von Clausewitz

منفعت اسرائیل در حمله به غزه در چیست؟
اولین پرسشی که ممکن است به ذهن یک آدم کنجکاو و علاقه‌مند به تحولات خاورمیانه برسد احتمالا این است: «اسرائیل از این تهاجم خونین و پرهزینه چه «بهره‌ای» می‌برد؟» یا «دلایل واقعی حمله‌ی اسرائیل به غزه چیست؟»
بدون شک سیاست‌گذاران اسرائیلی از این عملیات گسترده‌ی نظامی که اسرائیل را در برابر افکار عمومی جهان «محکوم» کرده است «هدفی مهم» داشته‌اند. مگر نه این است که به قول تئوریسین مشهور جنگ «جنگ همان ادامه‌ی سیاست است، منتها به شیوه‌ای دیگر»؟

در نگاه اول به نظر می‌رسد اسرائیل هیچ هدف مشخص سیاسی یا استراتژیکی برای لشکرکشی اخیر به غزه ندارد. البته نه این‌که برای آن هیچ هدفی را اعلام نکرده باشد، هدف اعلام شده و آن این است «توقف کامل حمله‌های موشکی حماس به شهرهای اسرائیل».
بله، هدف خوبی به نظر می‌رسد، اما غیرقابل دست‌یابی است.
موشک‌های حماس دست‌ساز هستند و به راحتی در هر کارگاه خانگی قابل تولیدند. همین‌طور این موشک‌ها سبک و قابل حمل و نقل دستی هستند بنابراین از هر جایی می‌توان آن‌ها را شیلیک کرد. پس «توقف کامل» پرتاب این موشک‌ها هدفی قابل دست‌یابی نیست، مگر این‌که کل جمعیت یک و نیم میلیون نفری غزه کشته یا از کار افتاده شوند.
به نظر شما این موضوع بدیهی را که هر نوجوان دبیرستانی می‌تواند درک کند، ژنرال‌های اسرائیل نمی‌دانند؟ البته که می‌دانند. ولی نکته این‌جاست، آن‌ها از تهاجم به غزه «اهداف دیگری را دنبال می‌کنند» و موضوع موشک‌های حماس فقط «سطح رسانه‌ای» داستان است.
در این‌جا چند «احتمال» را که تک‌تک یا مجموعا، علت‌های راستین حمله‌ی اسرائیل به غزه هستند را بررسی می‌کنم. مسلما ماجرا به این چند خط من ختم نمی‌شود و پیچیده‌تر از آن است. اما شاید بخشی از «اهداف واقعی» پشت این تهاجم را نشان دهد.

روی کار آوردن الفتح در غزه

حماس در فلسطین محبوبیت زیادی دارد و حتی گروه الفتح (به رهبری محمود عباس که در حال حاضر تشکیلات خودگردان فلسطین و کرانه‌ی باختری رود اردن را کنترل می‌کند)‌ در حال حاضر با حمایت اسرائیل توانسته است کنترل کرانه‌ی باختری رود اردن را در دست نگاه دارد. یکی از اهداف احتمالی محاصره‌ی غزه و به دنبال آن حمله‌ی هوایی و زمینی به آن، نابودی سران حماس و تضعیف لوجستیکی آن است که به دنبال آن الفتح بتواند با یک کودتا قدرت را در غزه به دست بگیرد.
البته «ورود محمود عباس سوار بر تانک‌های اسرائیلی» به غزه دور از ذهن به نظر می‌رسد، اما با تضعیف شدید یا حذف ارگانیک حماس از معادلات غزه، نفوذ و پیروزی فتح در غزه دور از ذهن نیست.
این روند البته پیش‌نیازهایی هم داشته است. مثلا با وجود وفادار ماندن حماس به آتش‌بس، بارها موشک‌های دست‌سازی توسط «گروه القصی» (گروهی که وابستگی نزدیکی به الفتح دارد) به سمت اسرائیل شیلیک شد تا آتش‌بس روز به روز متزلزل‌تر شود. پس از تضغیف حماس، کودتای آتی در غزه (شاید به کمک الاقصی) انجام شود.
طبیعی است که پس از چنین تحولی، حمایت‌های مالی و سیاسی اسرائیل و غرب از الفتح شدت خواهد گرفت تا حاکمیت آن بر غزه تثبیت و تایید گردد. مذاکرات صلح ادامه خواهد یافت و اوضاع دست کم برای مدتی «آرام‌تر» خواهد شد.

کنترل منابع نفتی سواحل غزه

عجیب به نظر می‌رسد؟ به هیچ‌وجه! سواحل غزه خالی از نفت و گاز نیست. در واقع در سال 2007 قرار بود قرارداد چهارمیلیارد دلاری میان مقامات فلسطینی و شرکت نفتی بی‌جی (British Gas) امضا شود که مطابق آن میدان گازی سواحل غزه توسعه داده شود و گاز آن‌ به مدت پانزده سال به اسرائیل صادر گردد (از طریق خط لوله‌ی زیردریایی به بندر اشلکون).
صد البته که این قرارداد پس از خروج الفتح از غزه و کنترل این ناحیه توسط حماس معلق ماند. پایان دادن به سلطه‌ی حماس بر غزه می‌تواند مانع بزرگ توسعه‌ی میدان گازی غزه را از سر راه اسرائیل بردارد. (اطلاعات تکمیلی)

gazagasmap

کسب اعتبار برای ارتش اسرائیل

پس از شکست سمبولیک ارتش مجهز اسرائیل در جنگ 33 روزه سال 2006 بر ضد لبنان (حزب‌الله لبنان) و همین‌طور آسیب‌پذیری روانی این کشور در برابر موشک‌های حماس، یکی دیگر از هدف‌های تهاجم به غزه، بالا بردن سطح اعتماد مردم نسبت به توانایی ارتش اسرائیل در حفاظت از اسرائیل است. یک پیروزی قاطع و سریع بر حماس در غزه که در اثر تحریم‌ها «ضعیف‌تر» هم شده است آمادگی و توان رزمی ارتش را در درجه‌ی اول به مردم اسرائیل و در درجه‌ی دوم به کشورهای همسایه‌ به خصوص «ایران خطرناک» نشان خواهد داد.

زمان مناسب: انتخابات در اسرائیل، کابینه‌ی جدید در آمریکا

احتمالا اسرائیل مدت‌هاست که در انتظار فرصت مناسب برای چنین تهاجمی بوده و برای آن برنامه‌ریزی کرده است. تقارن حملات با تعطیلات سال نوی میلادی که بیشتر دولت‌های جهان به حالت نیمه‌تعطیل هستند و همین‌طور استفاده از آخرین روزهای ریاست‌جمهوری جورج‌بوش و کابینه‌ی جنگی‌‌اش برای گریز از فشارهای فوری بین‌المللی و در نتیجه به دست آوردن «فرصت کافی» برای ادامه‌ی عملیات در غزه را نمی‌توان نادیده گرفت.
احتمالا نزدیک بودن انتخابات در اسرائیل (برای انتخاب کنیست؛ مجلس قانون‌گذار اسرائیل) که در ماه آینده‌ی میلادی برگذار می‌شود و تلاش خانم لونی (وزیر امور خارجه‌ی اسرائیل و دبیر حزب کادیما) برای پیروزی حزب کادیما (که در حال حاضر کنیست را در دست دارد) را نیز می‌توان به معادلات تعیین کننده تاریخ تهاجم علیه غزه اضافه کرد.

palestine_election_map

مرزهای سرزمین فلسطین طبق معاهده‌ی 1967. قسمت‌های سبز پررنگ هنوز تحت کنترل فلسطینی‌هاست. بالا سمت راست (کرانه‌ی باختری رود اردن) به صورت پیوسته و سیستماتیک توسط شهرک‌نشینی‌های اسرائیل محدودتر می‌شود و عملا به صورت جزیره‌های پراکنده‌ای درآمده است که ارتباط میان آن‌ها به شدت توسط ارتش اسرائیل کنترل می‌شود. پایین چپ، نوار غزه است که اسرائیل در سال 2005 حضور خود را در آن پایان داد.

 

چرا شعار مرگ بر اسرائیل اثر ندارد ؟


تا بحال به این فکر کرده اید که واقعاً چرا صهیونیسم و اسراییل بعد از گذشت 60 سال هنوز به حیات منحوس خود ادامه می‌دهد؟ آیا بخاطر داشتن سومین ارتش منظم دنیاست؟ یا بخاطر داشتن صدها کلاهک هسته‌ای؟ برای پی‌بردن به جواب این سوال کمی به دور و بر خود نگاه کنیم و سر و وضع خویش را نظاره‌گر باشیم.
قریب به 60 سال از تأسیس رژیم غاصب صهیونیستی می‌گذرد؛ دهها و صدها کنفرانس و اجلاس و نشست و همایش در جهان اسلام! برگزار شده و هزارها قطعنامه و اعلامیه و بیانیه و طومار صادر گشته و خدا می‌داند چند بار رژیم اسرائیل محکوم شده است؛ اما...
اما هنوز نام این رژیم بر نقشه‌ها خودنمایی می‌کند و بر سر زبانها می‌چرخد و در کشورهای دنیا سفارتخانه و در سازمانهای جهانی حق رأی دارد و دائما در سازمان ملل قطعنامه صادر می‌کند و علیه این کشور و آن کشور موضع می‌گیرد و... و هر روز حلقه محاصره را بر ملت مظلوم فلسطین تنگتر و روز به روز نسل‌کشی مردمان ستمدیده این سرزمین را بیشتر و خانه‌هایشان را خراب و فرزندانشان را آواره می‌کند و. . .

اما چرا؟
چون گوشی‌های Nokia و Motorola جیبهای ما را اشغال کرده است؛ چون موسیقی از MP3 Playerهای IPod به گوش ما می‌رسد؛ CPUهای اینتل Intel تجارت و اقتصاد و فرهنگ و سیاست ما را می‌گرداند و اطلاعات آنها را پردازش می‌کند؛ پرینترهای HP مطالب ما را به چاپ‌ می‌رساند؛ اوقات سرگرمی‌مان با فیلمهای هیجانی Hollywood که در کمپانی بزرگ Fox 20 Century تولید شده، پر می‌شود.
برای کودکانمان کارتون‌های معروف والت دیزنی Walt Disney را با تلویزیونهای Pioneer نمایش می‌دهیم؛ در هنگام سفر این دوربین‌های Kodak هستند که لحظات زیبای ما را ماندگار می‌کنند؛ این مجریان اخبار شبکه CNN و خبرنگاران مجله هفتگی TIME هستند که اخبار دنیا را به گوش ما می‌رسانند.
بچه‌هایمان با شیرخشک‌های خوشمزه‌ی Cerelac بزرگ می‌شوند و شکلات‌های Maggi و KitKat و Smarties می‌خورند؛ بعد از وعده‌های غذایی‌مان هیچ‌چیز به اندازه نوشابه‌های CocaCola و PEPSI و FantaMirinda نمی‌چسبد و آنچه که خستگی را بعد از یکروز کاری از تن آدم به‌در می‌کند یک نسکافه NescafeCoffee Mate است.
و مخلوط با
البته ناگفته نمی‌ماند که صورتهایمان را با Gillette اصلاح می‌کنیم، مسواک‌هایمان Oral-B است، سیگارMarlboro بر گوشه لبمان نشسته و خودکار BIC و روان‌نویسParker در جیبمان یافت می‌شود.
و البته بگذریم از تیشرت‌های رنگ و وارنگ BOSS که گاهگاهی به تن می‌کنیم و بارانی‌های خوش‌دوختNikeTimberland که در گرما و سرما همراه ماست و لباسهای ورزشی Champion که ما را در افتخارات ملی و محلی همراهی می‌کند و...
دیگر نگوییم چرا شعار مرگ بر اسرائیل اثر ندارد! دیگر نگوییم چرا این همه اعلامیه و قطعنامه و تظاهرات به ثمر نمی‌نشیند؛ تا وقتی که ما قراردادهای نفتی را با شرکت چند ملیتی شل Shell امضا می‌کنیم و فروشگاه‌های زنجیره‌ای پوشاک Benton مد را به ما عرضه می‌دارند و محصولات غذایی Nestle در یخچال‌های ما جاخوش کرده‌اند اوضاع همین است که هست.... که بدن ما را از برف و باران حفظ می‌‌کند و کفشهای خوش‌پای
هر ریالی که بابت خرید و مصرف این محصولات می‌پردازیم گلوله‌ای می‌شود در قلب کودک فلسطینی، و بمبی بر سر خانه‌اش، و عاملی برای ویرانی سرزمین و آوارگی هموطنان او؛ و بگذریم از اینکه ریال‌های ما، بودجه سالانه دولت اسرائیل را افزایش و موجبات رفاه زندگی شهروندان آن را فراهم و روزگار را به کام مردم آن می‌گرداند.
لازم به ذکر است تمامی شرکتها و کارخانه هائی که نامشان ذکر شد متعلق به یهودیان ساکن اسرائیل است این تازه اول قضایاست و اگر نگاهی به تورات و تلمود و قباله(کتابهای مقدس یهودیان) و پروتکلهای 24 گانه صهیونیسم بیندازید خواهید فهمید که قضایا پیچیده‌تر از این حرفهاست و اسرائیل این پدیده شوم قرن بیستم نه تنها داعیه‌دار حکومت بر سرزمین فلسطین و بعد از آن کل منطقه خاورمیانه است، بلکه مدعی حکومت بر تمامی جهان می‌باشد. گلدامایر نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی می‌گفت هر جا که یک یهودی هست تا آنجا مرزهای اسرائیل بزرگ است.

بخشی از کتاب قباله :
1- کشتن غیر یهودی و غصب کردن و دزدیدن مال او بر یهودی، در صورتیکه مقدور باشد، جائز، بلکه واجب است.
2- برای آنکه سلطنت و آقایی تنها برای یهودیان باقی بماند، لازم است هر فرد یهودی، تمام نیرو و امکاناتش را صرف بدست آوردن مال و ثروت، و منع دیگر ملتها از اندوختن زر و سیم و سیادت و آقایی نماید.
3- از آنجا که افراد یهودی در عزت الهی با هم شریک و مساوی هستند، پس دنیا و مظاهر آن مال آنهاست و حق بهره‌برداری از آنها را دارند و دزدیدن مال یهودی برای همکیشان او جائز نیست. ولی دزدیدن مال غیر یهودی مانعی ندارد بلکه اصلا نام دزدی نباید روی آن گذارد؛ این عمل در حقیقت استرداد مالی است که در دست دیگران است و دین آنرا برای یهودی مباح ساخته است؛ اموال غیر یهودی مانند اموال بی‌صاحب یا ریگهای کنار دریا است که هر کس زودتر دست روی آنها بگذارد، مالک آنها خواهد شد. بنی اسرائیل در مثل مانند زنی است که در خانه نشسته و شوهرش از راه کار و کوشش، مال و ثروت فراهم می‌کند و او بدون آنکه در رنج کارگری با او شریک باشد، با مرد سهیم است و حق بهره‌برداری از دست‌رنج او را دارد.
4- برای یهود سوگند دروغ خوردن مخصوصا هنگام معامله با دیگر ملتها جایز است، زیرا اصل سوگند برای از بین بردن نزاع قرار داده شده ولی درباره غیر یهودی که عبارت باشند از حیوانات ناطق این سوگند اعتبار ندارد!
بگذارید دیگر اشاره‌ای به پروتکلهای صهیونیسم که مجموعه قوانین مصوب نزد علمای قوم یهود است نکنم، که هوش را از سرتان خواهد برد؛ بگذارید نگویم که رژیم خبیث صهیونیستی معتقد است غیر یهودی، اعم از مسلمان و مسیحی و زرتشتی، همگی حیوانات ناطقی هستند که خداوند برای بهره‌کشی قوم یهود از آنان، خلق کرده است و انسان برتر فقط و فقط یهودی‌ها هستند

وبلاگ سامی یوسف

 

مبانی اعتماد به نفس


برگرفته از کتاب اعتماد به نفس در 10 روز
اثر ارزشمند استاد حورایی



1)به خودتان عشق بورزید
شرط اساسی اعتماد به نفس،خودشیفتگی است.و اساسی ترین مانع اعتماد به نفس،خودشکنی است.برای خود شیفتگی همین بس که بدانید اشرف مخلوقاتید،برترین موهبتهای الهی یعنی قدرت و اراده و اختیار و تواناییهای ذهنی فوق العاده،به شما داده شده است.شما جانشین خدایید.هر صفتی که در خدا هست در شما هم به شکل محدودتری قرار داده شده است.شما تنها زمانی احساس خوار بودن،و بدبودن می کنید که خود را درست نشناخته اید و به حقیقت انسان بودن خود پی نبرده باشید.


2)از خود به خوبی یاد کنید
شما باید با خود صادق باشید.جنبه های مثبت و جنبه های منفی را با هم در نظر بگیرید،اما توجه خود را به جنبه های مثبت خود معطوف کنید،تا با تکیه بر آنها،توان و انرژی بیشتری برای مقابله با جنبه های منفی پیدا کنید.این روش مفهوم اساسی«تفکر مثبت»را در خود دارد.و تفکر مثبت خود اساس هر موفقیت است


3)خودتان را تشویق و ستایش کنید
به خاطر کوچک ترین کار خوبی که انجام می دهید،خود را تشویق و ستایش کنید.شما عادت کرده اید برای کارهای بد و نادرست خود،هزاران بار خود را سرزنش کنید.اما یکبار هم خود را شایسته تشویق و ستایش ندانسته اید.انجام همین کارهای به ظاهر ساده که ممکن است در نظر شما بی معنی و بیهوده هم باشند،رشد اعتماد به نفس شما را تسریع می کند.هیج کدا از کارهای مثبت خود را کوچک و بی اهمیت،تلقی نکنید.


4)با جسم خود خوب رفتار کنید
اگر عاشق خود هستید و شیفته انسانیت خود گشته اید،باید به شکلی احساس خود را نسبت به خود نمایان سازید.چگونگی رفتار شما با جسم خودتان،بیش از هر چیز دیگری،میزان خودشیفتگی شما را نشان می دهد.


5)سلامت باشید
اعتماد به نفس شما تا حد فراوانی به میزان سلامت جسم و روح شما بستگی دارد.اگر اکنون تندرست هستید،از آنچه که موجب بیماریهای روحی و جسمی شما می شود،دوری کنید.خشم،رنجش،ترس،اضطراب،کینه،حسادت،و تمامی هیجانهای عصبی منفی،بیماریهای روحی و ذهنی شما را باعث می شوند.که تاثیر اینها در کاهش اعتماد به نفس شما به مراتب بیشتر است.شرط سلامتی رهایی است.باید هر آنچه را که به شکلی فکر و ذهن شما را مشغول داشته است و احساسات و عواطف شما را درگیر خود نموده،رها کنید.به جای اینکه مدام به مشکلات خود فکر کنید،یک لحظه به مشکل فکر کنید و بقیه وقت خود را صرف حل آن مشکل نمایید.


6)بیماری یعنی نیاز به جلب توجه دیگران
اعتماد به نفس در کسانی فوق العاده چشم گیر است که خودشان را خیلی خوب می پذیرند.یعنی در درون،خود را تایید می کنند.انسان بودن خود را پاس می دارند و از توانایی رشد و پیشرفت و خلاقیت و نواندیشی خود لذت می برند و از خود رضایت خاطر دارند.کسانی که اعتماد به نفس عالی دارند،در درون شیفته خود هستند و به خوبی به نیازها،احساسها و تندرستی خود توجه دارند.اما کسانی که خودشان نسبت به خود چنین محبت و توجهی ندارند نیاز پیدا می کنند که این خلا را از جانب شخص یا اشخاص دیگر پر کنند.بیماری(چه واقعی باشد چه ظاهر)،عدم تاییدخود و نیاز به تایید دیگران را ثابت می کند.شخصی که مورد تایید خود باشد و به نیازهای جسمی و روحی خود توجه دارد خیلی کم به بیماری مبتلا می شود.چنین شخصی،حتی فکر بیمار شدن یعنی نیاز به جلب توجه دیگران هم در ذهنش راه پیدا نمی کند.


7)فداکاری بیش از حد:عدم توجه به خود
یکی از مفاهیمی که برداشت بسیار بدی از آن شده است،مفهوم فداکاری است.بیشتر ما فداکاری را از جان مایه گذاشتن برای دیگران،تا حد نادیده گرفتن و یا حتی سرکوب کردن نیازهای خود معنی می کنیم.اما باید توجه داشت که ما زمانی می توانیم واقعا انسان فداکار و مثمر ثمری برای دیگران باشیم،که خود باشیم.
اگر شما می خواهید به دیگران روحیه بدهید و یا اعتماد به نفس آنها را افزایش دهید،باید خودتان روحیه عالی داشته باشید.و داشتن روحیه عالی به توجه به خود نیاز دارد.اگر می خواهید کسی را راهنمایی کنید باید خودتان با توجه به نیازها و انگیزه های خود،همانطور باشید. فداکاری با مفهوم نادرست آن،نه تنها شما را از توجه به خود و نیازهای خود باز می دارد،بلکه دیگران را هم به شما وابسته ساخته،خودباوری و خوداتکایی آنها را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.شما با فداکاری نادرست و بیش از حد خود،افرادی ضعیف النفس و ضربه پذیر تربیت می کنید که مسلمل در جامعه دچار مشکل خواهند شد .


8)اعتماد به نفس،خودپرستی نیست
باید توجه داشت که خود شیفتگی با خودپرستی،خیلی متفاوت است.گرایش خودپرستی این است که خدایا،نه اراده تو که اراده خودم کرده شود!شخصی که روح عالی اعتماد به نفس در اوست،به خود و دیگران عشق می ورزد چون خود و دیگران را نشانه هایی از آفریدگار می داند.صاحبان اعتماد به نفس اگر خود شیفته هستند و به نیازها و عواطف و برنامه ها و هدفهای خود توجه دارند،تنها به خاطر آن است که می خواهند (باشند)تا برای خود و دیگران،موثرتر و مفیدتر باقی بمانند.برای خود و دیگران تواما ارزش قایل شوید.هم وقتی را برای رسیدن به خود و نیازهای خود در نظر بگیرید و هم وقتی را به دیگران اختصاص دهید و در هر زمان با عشق،به خود و دیگران،خدمت کنید.


9)به خود برسید
به خود رسیدن یعنی داشتن اعتماد به نفس و توجه به خود. شما همیشه و در هر شرایطی باید به خود برسید.چه در تنهایی ،چه در جمع،چه در منزل،چه در مسافرت،چه پیش آشنایان،چه در غربت،چه در منزل بیگانگان،و چه در جایی که هیچ کس به خود نمی رسد.به خود و نیازهای خود توجه کنید.


10)احساس شایستگی کنید
به تعریفی اعتماد به نفس،فقط احساس شایستگی نمودن است،این احساس،ممکن نیست در ما به وجود بیاید،مگر اینکه به موجودیت خود پی ببریم و توانایی های خود را بشناسیم. خیلی وقتها احساس شایستگی یا عدم شایستگی،با کارهای آگاهانه و ناآگاهانه شما در طول روز، در ناخودآگاهتان ثبت می شود. از نعمتهای الهی به شکل عالی استفاده کنید.
 

TIME 19 ژانویه

TIME19 ژانویه

جدیدترین شماره از هفته نامهTIME

تاریخ انتشار: 19 ژانویه 2009
تعداد صفحات مجله: 228
حجم فایل: 5 مگابایت


لینک دانلود مستقیم

رمز فایل: www.mobin-group. com

اقدام به فرار دو کودک عاشق پیشه آلمانی به آفریقا برای ازدواج بایکدیگر



 

از چپ به راست: آنابل (عروس خانم) آنا لنا (خواهر عروس خانم و شاهد ازدواج)

روز گذشته  بی بی سی گزارش کرد که یک  پسربچه شش ساله به نام میکا و نامزد پنج ساله اش به نام آنابل در حالی که قصد سفر به افریقا را برای ازدواج با یکدیگر در روز نخست ژانویه داستند، توسط پلیس متوقف شدند. این زوج در حالی قصد سفر بدون پاسپورت و هیچ پولی را داشتند، که برای مراسم ازدواجشان فکر همه چیز را کرده بودند! آنها یک شاهد رسمی به نام آنا لنای 7 ساله [خواهر آنابل] را به عروسی خود دعوت کرده بودند تا همراهشان در این سفر باشد.

این زوج اما پیش از آن که بتوانند، قصد خود را عملی کنند، در راه آهن هانوفر توسط پلیس متوقف شدند. این زوج جوان که بسیار عاشق یکدیگر هستند، دلیل انتخاب افریقا را برای ازدواج، گرم بودن آن بیان کردند. ایده ی این ازدواج رمانتیک در میهمانی حانوادگی جشن شب کریسمس شکل گرفت. زمانی که پسربچه ی داستان، میکا دو دختر دیگر را با گفتن داستانهایی از خاطرات تعطیلاتش به ایتالیا سرگرم کرد. صبح روز بعد اما اتفاق غیر منتظره ای رخ داد

در حالی که همه ی اهل خانه در خواب بودند، سه کودک داستان، پس از حدود یک کیلومتر پیاده روی به ایستگاه ترم رسیدند. تنها زمانی که یکی از ماموران انتظامات متوجه شد، این سه کودک منتظر قطار برای فرودگاه هستند، پلیس خبردار و وارد عمل شد. اولین کاری که افسران پلیس کردند این بود که برای این بچه ها توضیح دادند بدون پول و بلیت آنها نمی توانند به جایی سفر کنند. در عوض به آنها اجازه دادند، بازدید کوتاهی از اداره پلیس انجام دهند، تا این که خانواده ی شان به آنها ملحق شود. آژانس خبری فرانسه می گوید: اگرچه فعلا برنامه ی ازدواجی در کار نخواهد بود، پلیس امکان رخ دادن این ازدواج عاشقانه را در افریقا و در آینده رد نکرد