آدم روی کنده درخت نوشت:
سیب
فرهاد روی سنگ نوشت:
شیرین
کودک روی تخته نوشت:
سیب،شیرین است......
برگرفته از خاطرات یک زندگی
هر چه بیشتر عمر میکنم بیشتراطمینان پیدا میکنم که تفاوت عمده انسانها، تفاوت بین ضعیف و قوی، بین انسان بزرگ و کوچک میزان توانایی یا اراده استوار و خلل ناپذیر آنهاست. به این معنی که انسان قدرتمند هنگامی که هدفی را برای خود مشخص می کند دو راه بیشتر پیش رو ندارد: یا مرگ یا پیروزی.
( سِر توماس فاول باکستون )
هر عادتی در ابتدا مانند یک نخ نازک است. اما هر بار که یک عمل را تکرار می کنیم ما این نخ را ضخیم تر می کنیم و با تکرار عمل نهایتاً این نخ تبدیل به طناب ضخیم و بلندی میشود که برای همیشه به دور فکر و عمل ما می پیچد.
( اُریسون سووت ماردن )
هیچ چیز به اندازه تمرکز انرژی روی تعداد محدودی از هدف ها به زندگی تان توان و نیروی بیشتر نمی دهد.
( نیدو کیوبین )
منتظر نمانید. زمانی مناسب ترازاکنون وجود ندارد. ازهمین نقطه ای که ایستاده اید با همین ابزار و امکاناتی که در اختیار دارید کار را ادامه دهید. همین طور که پیش می روید ابزارها و امکانات بهتر و مناسب تر را پیدا می کنید.
( ناپلئون هیل )
راز قدرت واقعی در این است: با تمرین کردن مداوم یاد بگیرید که چطور توانایی های خود را هدر ندهید و در هر لحظه آنها را بر یک نقطه متمرکز کنید
( جیمز آلن )
( دهخدا )
(( بگذارهر روز رویایی باشد باور نکردنی، بگذار هر روز عشقی باشد دچار شدنی، بگذار هر روز بهانه ای باشد حیات بخشیدنی ))
( نحلودیا آدرین گراندی )
افرادی هم که توانایی متوسطی دارند می توانند کارهای بزرگ انجام دهند. اگر هر بار تمام نیروی خود را به طور خستگی ناپذیر روی یک چیز متمرکز کنند.
( ساموئل اسمایلز)
نخستین شرط لازم برای موفقیت این است که نیروهای جسمی و ذهنی خود را به طور پیوسته و خستگی ناپذیر روی یک مسئله متمرکز کنید.
( توماس ادیسون )
تمام سرمایه خود را یک جا جمع کنید. همه استعدادهای خود را گرد آورید، تمام نیروهای خود را آرایش دهید و همه توانایی های خود را برای تسلط روی حد اقل یک زمینه کاری متمرکز کنید.
( جان هاگای )
بالاترین لذتها در شور و شوقی است که انسان را به ماجراجویی ها و پیروزی های بزرگ و فعالیت های خلاقه وادار می کند.
( آنتوان دوسنت اگزوپری )
مدام برای انجام وظایف و کارهای اصلی خود وقت ایجاد کنید. هر روز برای انجام کارهای فردا برنامه ریزی کنید. چند کار کوچک را که باید حتماً انجام شود همان اول صبج انجام دهید. سپس بلافاصله به سراغ وظایف اصلی و مهم بروید و کارها را تا به اتمام رساندن ادامه دهید.
( بُردروم زیپورتس )
نخستین قانون موفقیت تمرکزاست. یعنی همه نیروهای خود را روی یک نقطه متمرکز کنید، مستقیماً به سراق همان نقطه بروید و به چپ و راست منحرف نشوید.
( ویلیام ماتیوس)
تمرکز در معنای اصلی توانایی دقت و توجه ذهن روی یک موضوع واحد است.
( کُمار)
میزان کارایی شما هر چه باشد، توانایی های شما بیشتر از آن است که تا کنون به فعل در آمده است.
( جیمزتی. مک کِی)
تنها ابزار موفقیت که قطعاً به آن نیاز دارید ، صرف نظر از اینکه کارتان چیست این است که بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار می رود کارایی داشته باشید و خدمات عرضه کنید.
(آگ ماندینو)
کار خودتان را انجام دهید، اما نه فقط در حد وظیفه بلکه اندکی بیشتر واز روی سخاوت. همین مقداراندک به اندازه تمام کار ارزش دارد.
( دین بریگز)
تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید . پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند.
( الکساندر گراهام بِل
خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز، خود چگونه مردن را خواهم آموخت
( دکترعلی شریعتی)
برای موفقیت یک ویژگی هست که افراد باید آن را داشته باشند و آن مشخص بودن هدف است. به بیان دیگر، فرد باید بداند که چه می خواهد و شدیداً خواستار بدست آوردن ان باشد.
( ناپلئون هیل)
برنامه ریزی، آوردن آینده به زمان حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید.
( آلن لاکین )
ما همیشه وقت کافی داریم به شرط آنکه هم بخواهیم و هم درست از آن استفاده کنیم.
(گوته)
میزان بزرگی و موفقیت هر فرد بستگی به این دارد که تا چه حد می تواند همه نیروهای خود را در یک کانال واحد بریزد.
(ادیسون سووت ماردن)
لطفا تحریم کنید! قریب به 60 سال از تأسیس رژیم غاصب صهیونیستی میگذرد؛ دهها و صدها کنفرانس و اجلاس و نشست و همایش در جهان اسلام! برگزار شده و هزارها قطعنامه و اعلامیه و بیانیه و طومار صادر گشته و خدا میداند چند بار رژیم اسرائیل محکوم شده است؛ اما... اما هنوز نام منحوس این رژیم بر نقشهها خودنمایی میکند و بر سر زبانها میچرخد و در کشورهای دنیا سفارتخانه و در سازمانهای جهانی حق رأی دارد و دائما در سازمان ملل قطعنامه صادر میکند و علیه این کشور و آن کشور موضع میگیرد و... و هر روز حلقه محاصره را بر ملت مظلوم فلسطین تنگتر و روز به روز نسلکشی مردمان ستمدیده این سرزمین را بیشتر و خانههایشان را خراب و فرزندانشان را آواره میکند و... میدانید چرا؟! در همین رابطه: |
کشف یک محقق ایرانی برای نامرئی کردن اجسام
یک محقق ایرانی در دانشگاه پنسیلوانیا به کمک یکی از همکارانش نشان داده است که میتوان با استفاده از پرتوهای پلاسمایی اجسام را نامرئی کرد.
ایده نامرئی کردن اجسام تا چندی پیش تنها در سطح داستانهای تخیلی علمی نظیر مرد نامرئی، اچ جی ولز، مطرح بود اما نادر انقطاع و آندرا آلو از دانشگاه پنسیلوانیا شیوهای را پیشنهاد کردهاند که با استفاده از آن میتوان با فناوریهای موجود اجسام را تا حد زیادی غیرقابل رویت ساخت. به اعتقاد فیزیکدانان این روش کاربردهای متعددی در فناوریهای نظامی مربوط به مخفی کردن و استتار اجسام خواهد داشت. در گذشته گروههایی از فیزیکدانان کوشیده بودند با روش موسوم به روش آفتاب پرست به استتار اشیا و ااجسام دست یابند. آفتاب پرست در زمانی که بر روی یک شاخه قرار میگیرد، برای پنهان کردن خود از چشم دشمنان بدنش را به رنگ شاخهای که بر آن قرار دارد در میآورد. به عنوان مثال ری آلدن از دانشگاه کارولینای شمالی سیستمی از آشکارسازها و تابش کنندههای نور را پیشنهاد کرد که برای پنهان کردن یک جسم نظیر آپارات سینما صحنهای را در پشت سر جسم تصویر میکند و جسم یا شیء مورد نظر را در شلوغی آن صحنه از پیش چشم بیننده محو میسازد. محققان دانشگاه توکیو نیز بر روی نوعی پارچه تحقیق میکنند که بر همین مبنا عمل استتار را انجام میدهد. در داخل این پارچه دانههایی نظیر رشته تسبیح کار گذارده شده که میتواند صحنهای را که بر روی آن تابنده میشود منعکس سازد و جسمی را که این پارچه بر آن پوشانده شده نظیر بدن آفتابپرست به رنگ محیط درآورده و به این ترتیب آن را نامرئی سازد. اما انقطاع و همکارش از روش موثرتری بهره گرفتهاند. در شیوه پیشنهادی آنها نوری که از جسم بازتابیده میشود به حداقل کاهش مییابد و از آنجا که رویت اجسام تنها در هنگامی میسر است که نور بازتابیده از آنها به چشم برسد در غیاب این بازتابش شیء یا جسم عملا نامرئی میشود. جنبه اصلی در مدل پیشنهادی این دو محقق استفاده از نوعی صفحه یا پرده از جنس پرتوهای پلاسمایی است که با امواج بازتابیده شده از سطح جسم تداخل میکنند و آنها را از بین میبرند. پرتوهای پلاسمایی از جنس امواج الکترونیکی چگال هستند که زمانی به وجود میآیند که الکترونهای روی یک سطح فلزی با ضرباهنگ خاصی به حرکت درآیند. به گفته این دو محقق لایهای از این ماده پلاسمایی میتواند نور بازتابیده شده از سطح جسم را از بین ببرد البته به این شرط که تواتر نور بازتابیده شده به تواتر تشدید پرتوهای الکترونیکی نزدیک باشد. به گفته انقطاع برای همه نورهایی که در طول موج مریی قرار دارند خود طبیعت بهترین سپر پلاسمایی را فراهم آورده. این دو سپر عبارتند از پردهها یا سطوحی که از طلا یا نقره ساخته میشوند. در مورد دیگر انواع طول موجها نظیر مادون قرمز یا مایکروویو می توان از ساختارهایی که به صورت مصنوعی و با ترکیب ردیفهایی از سیمپیچها درست میشوند برای ساختن سپر محافظ استفاده کرد. این قبیل سپرها دارای خواص غیرمتعارف الکترومغناطیسی خواهند بود. محقق ایرانی و همکارش با انجام محاسباتی نشان دادهاند اجسام کروی یا استوانهای که با این قبیل سپرها پوشیده شوند عملا نور بسیار کمی از خود باز میتابند. در عمل زمانی که این اجسام در معرض نور مریی قرار داده میشوند نوری که از آنها به چشم میرسد آنقدر اندک است عملا دیده نمیشوند. یک محدودیت این فناوری آن است که هر سپر مخصوص تنها برای یک طول موج خاص کار میکند و به عنوان مثال جسمی که در زیر نور قرمز غیرقابل رویت شده اگر تحت پرتوهای به رنگ سبز یا آبی قرار گیرد قابل مشاهده خواهد بود. نکته دیگر آنکه سپر نامرئی کننده زمانی عمل میکند که طول موج با تابیده شده نزدیک ابعاد خود جسم باشد. به این ترتیب در مورد نور مرئی از این سپر تنها برای مخفی کردن اجسام میکروسکوپی میتوان استفاده به عمل آورد. اجسام بزرگتر تنها هنگامی از دید پنهان میشوند که پرتوهای با طول موج بلندتر به آنها تابیده شود. بنابراین با این فناوری نمیتوان افراد یا خودروها را نامرئی کرد. اما انقطاع معتقد است که از این فناوری میتوان در زمینههای دیگر نظیر تولید موادی که از برق زدن و درخشش اجسام جلوگیری میکنند استفاده به عمل آورد. این سپرها همچنین میتوانند مانع از تاثیر نامطلوب نوری شوند که از اجسام ریز پراکنده میشود و به این ترتیب میتوانند بازده میکروسکوپها را افزایش دهند. یک کاربرد دیگر این روش نامرئی کردن ماهوارهها در فضا است.
فیزیک، از آغاز تا امروز در یک کتاب
کتابی برای همه ی نسلها و همه ی کتابخانه ها
زیاد از حد خودت را تحت فشار نگذار زیرا بهترین چیز ها زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری
عیب کار اینجاست که من '' آنچه هستم '' را با '' آنچه باید باشم '' اشتباه می کنم ،خیال میکنم آنچه باید باشم هستم،در حالیکه آنچه هستم نباید باشم
آغاز کسی باش که پایان تو باشد!
طـی جـنگ هـای کـره، اسیرکننده های کره ای و چینی، بـه شستـشوی مـغـزی اســرای جـــنگی آمریـکـایـی که در اردوگـاه هــــا زنــــــدانی بـــودند مـی پرداختند. زندانیان بسیاری سرانجام اعتراف کردند که برای جنگ میکروبی اجیر شده بودند— درحـالــیکه که این طور نبوده است—و در پــایـان اسـارتشان، با آنها بیعت وفاداری بستـند. حداقل 21 سـربـاز پـس از آزادی از بـازگشـــــت به ایالات مــتحده سر باز زدند. جالب به نظر می رسد، اما افـراد دیرباور اشاره بر این دارند که 21 نفر از بیش
از 20،000 زندانی در کشورهای کمونیستی بوده اند. آیا شستشوی مغزی واقعاً عمل می کند؟
در روانشناسی، از مبحث شستشوی مغزی به نام بهسازی و اصلاح عقاید یاد میشود که مربوط به حوزه ی "تاثیرات اجتماعی" است. تاثیرات اجتماعی در هر لحظه و هرروزه انجام می گیرد. مجموعه ی راه هایی است که از طریق آن افراد می توانند گرایشات، عقاید، و رفتارهای سایرین را تغییر دهند. برای مثال، هدف متد "تسلیم"، ایجاد تغییر در رفتار فرد است و با گرایشات و عقاید او کاری ندارد. به عبارت دیگر به فرد تلقین می کند که "فقط انجامش بده!" از طرف دیگر متد "ترغیب" به دنبال ایجاد تغییر در گرایشات فرد است و به فرد میگوید "انجامش بده چرا که باعث می شود احساس خوبی داشته باشی!" متد "تعلیم" (که زمانیکه به آنچه آموزش داده می شود اعتقادی نداشته باشید، متد تبلیغ نیز نامیده می شود) در تلاش برای تغییر اعتقادات فرد است و به او خاطرنشان می سازد که "انجامش بده چون می دانی که کار درست این است." شستشوی مغزی یکی از انواع مهم تاثیرات اجتماعی است که مجموعه ای از تمام این رویکردها در کنار یکدیگر است و در پی ایجاد تغییراتی در فرد می باشد درحالیکه او خود راضی و موافق با آن تغییر نیست.
از آنجا که شستشوی مغزی نوع تهاجمی از تاثیرات است، نیازمند استقلال و انزوای کامل فرد است، و به همین دلیل است که اکثراً در زندان ها و مکتب های توتالیسم انجام می گیرد. فرد عامل (آنکه شستشوی مغزی می دهد) باید کنترل کامل بر روی هدف (کسی که مورد شستشوی مغزی قرار میگیرد) داشته باشد، تا حدی که حتی غذاخوردن، خوابیدن، حمام رفتن، و سایر نیازهای اولیه فرد نیز تحت خواست و اراده ی عامل است. در عملیات شستشوی مغزی، عامل هویت فرد را از روی یک اسلوب معین به طور کلی از بین می برد به طوری که دیگر عمل نکند. بعد عامل آن هویت از بین رفته را با مجموعه ای از رفتارها، گرایشات، و عقایدی جایگزین می کند که مورد قبول محیط جدید هدف باشد.
با اینکه اکثر روانشناسان بر این عقیده اند که شستشوی مغزی تحت شرایط صحیح امکان پذیر است، اما برخی آن را برخلاف آنچه رسانه های گروهی نشان می دهند، جزء انواعی از تاثیرت می بینند که غیرمحتمل و انجام نشدنی است. برخی از تعاریف شستشوی مغزی نیازمند تهدیدات فیزیکی است و تحت این تعاریف اکثر مکاتب افراطی نمی توانند طریقه ی صحیح شستشوی مغزی را به کار بندند، چون از سوء استفاده و آسیب رسانی فیزیکی افراد سرباز می زنند. سایر تعاریف "کنترل و تهدید غیر فیزیکی" را سرلوحه ی خود قرار داده اند. قطع نظر از اینکه چه تعریفی را انتخاب می کنید، کارشناسان بسیاری عقیده دارند که حتی تحت شرایط ایده آل برای شستشوی مغزی، تاثیرات این عمل تقریباً کوتاه مدت هستند و هویت قدیمی افراد با شستشوی مغزی به طور کامل نابود نمی شوند. بلکه در خفا می مانند و زمانیکه این هویت جدید متوقف شود، باورها، عقاید و گرایشات قبلی فرد دوباره روی کار می آیند.
روانشناسانی وجود دارند که می گویند تغییر اسیران جنگی امریکایی در طی جنگ های کره نتیجه ی شکنجه بوده است نه شستشوی مغزی. و در واقع اکثر اسیران جنگی در جنگ های کره به هیچ وجه به کمونیسم نپیوستند. در اینجا مسئله ی اعتماد پیش می آید. آیا شستشوی مغزی سیستمی است که نتایج مشابه ای در فرهنگ ها و گونه های شخصیتی ایجاد می کند، یا اینکه منوط به آمادگی و مستعد بودن هدف برای تغییر است؟ در قسمت بعدی توصیفات و تعاریف یکی از کارشناسان در رابطه با شستشوی مغزی را مطرح می کنیم .