عریان و پوست کنده - از هر دهن سخنی

عکس ها٬ کلیپ ها و مطالب پوست کنده از سرتا سر جهان

عریان و پوست کنده - از هر دهن سخنی

عکس ها٬ کلیپ ها و مطالب پوست کنده از سرتا سر جهان

دانستنیهای متنوع از همه چیز


سوسکها سریعترین جانوران 6 پا میباشند. با سرعت یک متر در ثانیه.
خرگوشها و طوطی ها بدون نیاز به چرخاندن سر خود قادرند پشت سر خود را ببینند.
کرگدنها قادرند سریعتر از انسانها بدوند.
هیچ پنگوئنی در قطب شمال وجود ندارد.
مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند.
کانادا یک واژه هندی به معنی ?روستای بزرگ? میباشد.
10 درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل میدهند.
11 درصد جمعیت جهان را چپ دستان تشکیل میدهند.
از هر 10 نفر، یک نفر در سراسر جهان در جزیره زندگی میکند.
98 درصد وزن آب از اکسیژن تشکیل یافته است.
یک اسب در طول یک سال 7 برابر وزن بدن خود غذا مصرف میکند.
رشد دندانهای سگ آبی هیچگاه متوقف نمیگردد.
قلب والها تنها 9 بار در دقیقه میتپد.
یک خرس بالغ قادر است با سرعت یک اسب بدود.
قلب یک جوجه تیغی در حالت عادی 190 بار در دقیقه میزند که در دوران خواب
زمستانی به 20 بار در دقیقه کاهش می یابد.
اسبها قادرند در حالت ایستاده بخوابند.
کانگروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند.
قلب میگو در سر آن واقع است.
گونه ای از خرگوش قادر است 12 ساعت پس از تولد جفت گیری کند.
یک کوه آتشفشان قادر است ذرات ریز و گردوغبار را تا ارتفاع 50 کیلومتری
به فضای اطراف پرتاب کند.
دارکوب ها قادرند 20 بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند.
سالانه 500 فیلم در امریکا و 800 فیلم در هند ساخته میگردد.
آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است.
تمامی پستانداران به استثنای انسان و میمون کور رنگ میباشند.
عمر تمساح بیش از 100 سال میباشد.
تمام قوهای کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس میباشند.
موریانه ها قادرند تا 2 روز زیر آب زنده بمانند.
مزه سیب، پیاز و سیب زمینی یکسان میباشد. و تنها بواسطه بوی آنهاست که
طعم های متفاوتی می یابند.
فیلها قادرند روزانه 60 گالن آب و 250 کیلو گرم یونجه مصرف کنند.
اختراع پیچ گوشتی پیش از پیچ صورت گرفت

هیتلر درآخرین روزهای عمرش

هیتلر درآخرین روزهای عمر رایش وضعیت جهان در دراز مدت را به این گونه پیش بینی کرد

 

پنجم فوریه 1945، هیتلر در پناهگاه زیر زمینی خود پس از این که شنید واحدهای ارتش سرخ به حومه برلن رسیده اند و مدافعان پایتخت رایش عمدتا نوجوانان 14 تا 18 ساله و نظامیان بازنشسته هستند که داوطلبانه به خدمت بازگشته اند، همکاران نزدیکش را فرا خواند و خطاب به آنان گفت : پس از شکست ما ، در جهان تنها دو نیرو باقی خواهند ماند ؛ روسیه و آمریکا که از ظرفیت معارضه با یکدیگر برخور دار هستند . معارضه این دو نیرو به علت متضاد بودن هدفهایشان اجتناب نا پذیر خواهد بود . تا هنگامی که این معارضه ادامه داشته باشد و یکی از دو طرف از صحنه خارج نشود سایر ملل با برخورداری از آرامش نسبی به پیشرفت ادامه خواهند داد . روزی که یکی از این دو قدرت در صحنه نباشد ، وضعیت جهان بحرانی و نامطلوب و همه ملل دچار نا اطمینانی و به نوعی درگیر وضعیت روز خواهند شد و این شرایط تا ظهور قدرت و یا قدرتهایی تازه و برقراری نظمی نوین درجهان ادامه خواهد یافت.

سوغات عراق و افغانستان ...

سوغات عراق و افغانستان ...

این سوغاتی های آقای بوش از عراق و افغانستان رو ببینید و خود قضاوت کنید

این نتیجه دموکراسی که جناب مستر پرزیدنت ازش دم میزنه و وعده اون رو به جهان میده

تکنیک های تند خوانی

با بکار بستن نکات زیر مهارت تند خوانی را در خود تقویت کنید:

۱) مکثــها و توقفهای چشمان خود را حین مطالعه سطورکــاهش دهید. این همان تمرکزهای لحظه ای بروی حروف و واژه ها اسـت. مـا هنگام خواندن هر یک از سطرهای یک مـتـن چشمان خود را بصورت جهشی بسمت جلو حرکت می دهیم اکنون هر میزان که ما این مکثـها و جهشــها را کـاهش دهیـم سـرعـت خـوانــدنمان نیز افزایش می یابد.تـــعداد این توقفها معمولا در افراد کند خوان به ۷ بار در هرسـطر میرسد اما شما میتوانید این تعداد مکث را به ۳ باردر هر سطر کاهش دهید.
▪ نکته:هنگام مطالعه چشمان خود را در طول سطور حرکت دهید و نه سر خود را.
▪ نکته: برای کاهش مکث ها و توقفها میبایست حوزه دید خود را افزایش دهید. برای این منظور شما باید سعی کنید تا تصاویر واقع در گوشه چشمان خود را بدون اینکه بطور مستقیم به آنها نگاه کنید،ببینید.
▪ نکته:اجازه ندهید حین مطالعه دیدتان دچار سرگردانی گردد.

۲) واژه ها را گروه بندی کنید. ما دیگر آموخته ایم که چگونه حروف را با یکدیگر ترکیب کرده و کلمات را خوانده و درک کنیم. اکنون باید بیاموزیم که دسته ای از کلمات را با یکدیگر ترکیب کرده و یک جمله را در آن واحد بخوانیم. و در قدم بعدی باید بیاموزیم که چگونه جملات را دسته بندی کرده و مفهوم کلی یک پاراگراف را استخراج کنیم.
▪ نکته: ثابت شده که دسته بندی واژه ها قوه ادراک و فهم را افزایش میدهد. بطور کلی مفهوم را آسانتر میتوان از یک دسته واژه استخراج کرد تا از کلمات منفرد و حتی حروف تک.

۳) هیچگاه به عقب باز نگردید. اغلب افراد عادت کرده اند هنگام مطالعه به عقب بازگشته و واژه ها و یا قسمتهایی از متن را که بدرستی متوجه نشده اند را بازخوانی کنند. این کار فقط از سرعت خواندن شما میکاهد. شما میتوانید با مطالعه تکمیلی قسمتهایی که بدرستی متوجه نشده اید را درک کنید. شاید با خودتان بگویید که این باز خوانی مجدد هم زمانبر است. اما باز گشت مکرر به عقب برای بازخوانی قسمتهای درک نشده به مراتب وقت گیر تر از مطالعه مجدد یک مطلب به روش تند خوانی ست.

۴) هدفمند مطالعه کنید. هدف خود را از مطالعه هر مطلبی از پیش تعیین کنید. که چه نوع اطلاعاتی را میخواهید کسب کنید. این کار سبب میگردد تا شما اطلاعات غیر ضروری و حاشیه ای را در فرایند مطالعه حذف کنید.

۵) فقط کلمات و مفاهیم کلیدی را مطالعه کنید. ما برای نگاشتن مطالب ناگزیریم پاره ای دستورات نوشتاری و ساختار صحیح جملات را رعایت کنیم. اما هنگام خواندن نه.۴۰ تا ۶۰ درصد کل یک متن از واژه ها و حروف بی اهمیت و غیر ضروری (البته برای درک آن) تشکیل یافته است. مانند حروف ربط مانندو و یا. بیاموزید تنها اسمها و افعال را بخوانید. نکات و مفاهیم اصلی یک پاراگراف را یافته و آن را در ذهن بسپارید و جزئیات خارج از موضوع اصلی را حذف کنید.

۶) با صدای بلند مطالعه نکنید. سرعت ادا کردن و صحبت کردن بسیار کمتر از ظرفیت یادگیری و مطالعه شماست. در فرایند مطالعه میبایست فقط چشمها و مغز درگیر باشند. سرعت قوه بینایی شما بسیار بیشتر از سرعت تکلم شماست. بنابراین از تلفظ حروف و واژه ها حین مطالعه خودداری کنید. اما مسئله اصوات به همین جا ختم نیمشود. ما حین خواندن در ذهن خود نیز اصوات مرتبط با حروف و واژه ها را بیان میکنیم. این همان ندای درون شماست زمانی که به اصطلاح در دلتان مطلبی را میخوانید. یعنی ما پس از دیدن یک کلمه صبر میکنیم تا صدای مرتبط با آن کلمه (تلفظ) در ذهنمان کامل شود سپس به سراغ کلمه بعدی میرویم. این عادت نیز سرعت مطالعه شما را کاهش میدهد. به یاد داشته باشید که حذف کامل این صداها در مغز و ذهن غیر ممکن است اما میتوان آنها را به حداقل رساند.

۷) در محیط مطالعه خود هر عاملی که موجب پرت شدن حواس شما میگردد را حذف کنید.

۸) هر میزان که شما با واژگان و اصطلاحات یک زبان آشنا تر ومانوس تر باشید درک بهتری نیز از متون نگاشته شده به آن زبان خواهید داشت. بنابراین تا میتوانید واژه و اصطلاح جدید بیاموزید.

۹) تمرین کنید، تمرین کنید. تا میتوانید تند خوانی را تمرین کنید. تند خوانی نیز همچون سایر مهارتها نیاز به ممارست دارد.

۱۰) تمرکز خود را حین مطالعه حفظ کنید. بدین مفهوم که در حین خواندن مطلبی در آن واحد به چیز دیگری فکر نکنید. 
 

تشویق زنان اسرائیلی به زادوولد حداقل 8 فرزند!


در حالیکه برخی از مؤسسات مدنی، اهالی کرانه باختری رود اردن و نوار غزه و نیز فلسطینیانی که در سرزمین های اشغالی اقامت دارند را با شعار "فرزند کمتر، زندگی بهتر" به کاهش زاد و ولد دعوت می کنند، صهیونیست ها زنان به اصطلاح مؤمن یهودی را به افزایش تعداد کودکان جهت افزایش جمعیت اسرائیل، تشویق می کنند.
این صهیونیستها با استناد به کتب دینی خود و سوء استفاده از احساسات دینی زنان یهودی به اصطلاح مؤمن، آنان را به افزایش نسل یهودیان جهت بیشتر شدن جمعیت قوم یهود در سرزمین های اشغالی ترغیب می کنند.
نظریه پردازان صهیونیستی نیز همواره در رسانه های مختلف در سخنان خود به نقش مؤثر و سازنده زنان متدین یهودی در تقویت رژیم اشغالگر قدس اشاره می کنند. این طیف معتقدند زنانی برای اسرائیل مفیدترند که صاحب 8 فرزند باشند، زیرا در این صورت است که ما می توانیم از نظر "دموگرافی" بر فلسطینیان برتری داشته باشیم.
"حوجی هوبرمن"، نظریه پرداز و نویسنده راستگرای صهیونیست طی مقاله ای در روزنامه صهیونیستی "هتسوفیه" در مورد اهمیت نقش "رحم" زنان مؤمن یهودی در نبرد میان "اسرائیلی"ها و فلسطینیان می نویسد: غیر قابل انکار است که چپگرایان صهیونیستی در زمینه تبلیغاتی موفقیت قابل توجهی بدست آورده و توانستند با استفاده از در خدمت گرفتن رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی، طوری وانمود کنند که نبرد اصلی میان شهرک نشینان سرزمین های اشغالی با فلسطینیان بر سر زمین و دموگرافی جمعیتی است و در صورت حل این 2 مشکل یعنی برتری صهیونیست در این دو مورد، مشکل پرونده فلسطین حل خواهد شد و صلح و آرامش منطقه خاورمیانه را فرا می گیرد.
گفتنی است آمار و ارقام اعلام شده در پژوهشهای محققان امریکایی که آشکارا به نفع صهیونیستها تهیه شده است، نشان می دهد که صهیونیست ها و فلسطینیان در سالهای آینده از نظر جمعیتی به یکدیگر نزدیک خواهند شد.
این گزارشها حاکیست در سال 2025 میلادی، صهیونیست ها 79 درصد از جمعیت شهر "بیت المقدس" را تشکیل خواهند داد و مدتی بعد هم این آمار به 80 درصد افزایش خواهد یافت.
در این گزارشها آمده است علت افزایش جمعیتی یهودیان، رشد زاد و ولد میان یهودیان متدین است که به یهودیان آرتدوکس معروفند. گفتنی است برخی از این زنان معتقدند حداقل باید صاحب 8 فرزند شوند.
در بخش دیگری از این گزارشها افزوده شده است حتی اگر یهودیان سراسر جهان به سرزمین های اشغالی کوچ نکنند، "رحم" این زنان یهودی به افزایش جمعیت صهیونیست ها کمک خواهد کرد و این نبرد جمعیتی را به نفع ما به پایان خواهد رساند. در سال 2025 حتی نسبت یهودیان متدین نسبت به یهودیان سکولار نیز افزایش خواهد یافت بطوریکه یهودیان متدین که در حال حاضر حدود 16درصد جمعیت را تشکیل می دهند، در آن سال به 29 درصد افزایش می یابند
منابع آگاه صهیونیستی که خواستند نامشان فاش نشود، اعلام کردند: این گزارش تأثیر بسزایی در افزایش جمعیت صهیونیستها در سرزمین های اشغالی داشته است به طوریکه در گذشته به سختی زن یهودی یافت می شد که 8 فرزند داشته باشد اما در حال حاضر تعداد زیادی از زنان صهیونیست هستند که هشت فرزند و یا حتی بیشتر دارند.

 

ژاپن چگونه ژاپن شد؟

یک کارگر ژاپنی در پاسخ " چه انگیزه ای باعث شده است که وی سالانه حدود هفتاد پیشنهاد فنی به کارخانه بدهد ؟ " جواب داد : این کار به من این احساس را می دهد که شخص مفیدی هستم ، نه موجودی که جز انجام یک سلسله کارهای عادی روزمره فایده دیگری ندارد.

 

 مسئولین با کارگرها خوب وصمیمی بودند وکارگرها هم از آنها اطاعت می کردند . مسئولین در آنجا به همه افراد توجه

 می کردند . در آنجا مسئولین رفتارشان به گونه ای بود که کارگر به کارش علاقمند می شد ، به نحوی که اگر یک روز سر کارش نمی آمد دلش برای همکاران ، محل کار وحتی دستگاهی که با آن کار می کرد تنگ می شد . مسئول ، وقتی می خواست کاری را به کسی بسپارد ، نخست ساعتی آن کار را با وی انجام می داد وقتی مطمئن می شد وی آن کار را یاد گرفته است می پرسید: بروم ؟ و سپس می رفت . آنها هیچ وقت نمی گغتند بیا این کار را انجام بده ، می گفتند ممکن است به ما کمک کنید ؟ یا می گفتند بیایید این کار را با هم انجام دهیم . مدیران سعی می کردند الگوی رفتاری کارکنان باشند . مثلا مدیر وقتی می دید قسمتی از کارخانه کثیف است یک حوله سفید به پیشانی می بست و آنجا را جارو می کرد . در آنجا حتی اعضای خانواده صاحب کارخانه هم دوشادوش کارکنان کار می کردند . هیچکس از صاحب کارش نمی ترسید . همه سعی می کردند کار خوب ارائه دهند و از این می ترسیدند که کارشان خراب شود ودیگران فکر کنند که فلانی کارش بد است . اگر کاری خراب می شد مدیر داد و فریاد راه نمی انداخت و کارگر را جلوی دیگران خوار نمی کرد ، بلکه برای او به آرامی شرح می داد که بهتر نیست کار را به این طریق انجام می دادی ؟ اگر در ماه کسی غیبت نمی کرد و کارش را خوب انجام می داد مبلغ قابل توجهی به او پاداش می دادند . این باعث می شد کارگر تشویق شود و مرتب و منظم سرکارش حاضر شود .

زمانی برای صحبت کردن و ارتباط با کارگر در نظر گرفته می شد . سرپرست لحظاتی را در حین کارکردن به بهانه آموزش دادن با کارگر حرف می زد تا روحیاتش را بهتر بشناسد . کارگر وقتی مشکلی داشت با سرپرست خود صحبت می کرد تا مشکلات برای حل به بالاتر انعکاس پیدا کند . وقتی به اضافه کاری نیاز بود مستقیم به کسی نمی گفتند اضافه کار بمانید بلکه صبح در حین صحبت به یک نفر می گفتند امروز کار زیاد است و افراد دیگر به خود اجازه نمی دادند محیط را ترک کنند ، می ماندند تا کار را به اتمام برسانند . صاحب کارخانه هیچوقت لفظ کارگرهایم ، یا کارخانه ام را به کار نمی برد . آنجا از یک کارگر معمولی تا صاحب کارخانه همه لفظ کارخانه مان را به کار می بردند . وقتی سودی وارد کارخانه می شد این سود نسبت به میزان حقوق بین همه توزیع می شد. در آنجا کارگران معتقدند اگر خوب کار کنند سود کارخانه بیشتر می شود اگر سود بیشتر شود شرکتشان گسترش می یابد شرکت که گسترش یابد اعتبارشان در کشور بالا می رود . لذا همه دست به دست هم تلاش می کنند . دنیای آنها دنیای همدلی و همکاری است . آنها تعطیلاتی دارند به اسم «گلدن ویک» که تقریبا هر چهار ماه در کل ژاپن، چند روز کارخانجات تعطیل است . مسئولین کارخانه یک شب قبل از تعطیلی ، همه کارگران را جمع می کنند و می روند بیرون، جشن کوچکی می گیرند و وقتی می خواهند حقوق کارگران را بدهند از آنها قدر دانی می کنند و این حسن نیت باعث می شود که حتی خارجی ها هم برای آنها خوب کار کنند.

 

  

 

با آنکه در شرکت های تولیدی ژاپن ، قسمتی وجود دارد به نام کنسا (کنترل کیفی ) ، که این قسمت نبض هر کارخانه است ، هر فردی سعی می کند کنترل کننده کار فرد قبلی باشد لذا همه سعی می کنند قطعه خوب و بی نقص ارائه دهند . کارگری که قطعه ای را تولید می کند به چشم یک خریدار به آن نگاه می کند . اگر کاری خراب شود کسی از صاحب کارش نمی ترسد بلکه چون می داند نفر بعدی که برای مرحله بعدی کار را تحویل می گیرد مجددا کنترل می کند و اگر کار ایراد داشته باشد آن را عودت می دهد، سعی می کند کار را به بهترین شکل انجام دهد . در واقع در خط تولید ، هر بخش نسبت به بخش دیگر مثل مشتری است.

 

 

برای حفظ روحیه کارکنان محل کار معمولا در اماکن آفتابگیر و مشرف به مناظر طبیعی احداث می شود و ناهارخوری را هم در قسمت فوقانی و دارای چشم انداز بنا می کنند.

 

 

در آنجا از کارکنان می پرسند به نظر شما امروز کار را چگونه انجام دهیم تا در کار پیشرفت داشته باشیم . مسئولین در آنجا ادعا نمی کنند که همه کارها را فقط خودشان بلدند تا کارگرها بتوانند به راحتی نظر بدهند . اگر کسی پیشنهادی برای تسهیل در کار و افزایش بهره وری ارائه دهد با او آنقدر خوب برخورد می شود که شخص مرتبا به دنبال ارئه نظر در جهت ارتقای کارش است و اگر کسی پیشنهادی بدهد که عملی باشد با دادن جایزه از او تقدیر می شود .

 

   

اگر کارگری در حین کار متوجه شود قطعه ای اندازه یک دهم میکرون ایراد دارد ، سریع به صاحب کار اطلاع می دهد . صاحب کار ، به مدیر شرکت تامین کننده قطعه اطلاع می دهد . آن مدیر حتی اگر با کارخانه فاصله زیادی داشته باشد خودش را در همان روز به کارخانه می رساند تا عذر خواهی و جبران کند .

 

   

 

هیئتی برای یک دوره آموزشی به کارخانه تویوتا ژاپن رفته بودند . آنها تعریف می کنند که : ما با مشاهده خطوط تولید ، نظم و انضباط حاکم ، روش کار، نحوه تولید ، و ... چنان به شعف آمده بودیم که به فیلمبرداری مشغول شدیم . اما مدرس ما به ما گفت : فیلمبرداری و سپس دیدن آن به شما چیزی نخواهد آموخت و فقط جنبه نمایشی دارد . شما باید چیزی ورای آنچه می بینید، را ببینید! آنچه که قابل رویت نیست، و آن روح حاکم بر محیط کار است !

 

 ژاپنی ها گرایش دارند که خود را با کارشان هماهنگ کنند . هنگامی که از آنان پرسیده شود شما کی هستید ؟ در پاسخ به ترتیب نام خود و نام شرکت یا سازمانی که در آن کار می کنند را خواهند گفت . حتی یک استاد دانشگاه که اقتصاددان است ،خواهد گفت : من استاد دانشگاه توکیو هستم . ژاپنی ها چون خود را عضو جامعه سازمانی می پندارند از کار اضافه برای شرکتشان سرباز نخواهند زد و هرگاه لازم باشد کارهای شخصی خود را فدا خواهند کرد . هنگامی که در آمد شرکت ناچیز باشد ، آنان به افزایش دستمزد اندک تن خواهند داد ، زیرا آنان خوب می دانند که اگر شرکتشان نتواند به دلیل دستمزدهای بالا به رشد ثابتی دست یابد ، در آمد آنان در دراز مدت کاهش خواهد یافت .

 

 

 ادوین لند، مخترع دوربین عکاسی پولاروید، حدودا پانزده سال اول حیات شرکت پولاروید ، اداره آن را به عهده داشت . وقتی شرکت به طور فزاینده ای رشد کرد ، ادو ین لند ، اقدام به تشکیل تیم مدیریت ارشد شرکت نمود .

نکته جالب توجه اینجاست که وی به این نتیجه رسید که خودش فرد مناسبی برای عضویت در این تیم نیست ، بلکه حمایت و مشارکت در نوآوری عملی ، نقشی بود که برای خود در نظر گرفت . و در این شرکت آزمایشگاهی برای خود ساخت و خود را مدیر مشاور شرکت در تحقیقات پایه معرفی کرد